شادباش بهاری

زمستون آخرین نفسهاش رو می کشه و یکی دو روز دیگه بهار طبیعت از راه می رسه، در حالی که در زندان بزرگی بنام ایران از بهار خبری نیست هر چند که طبیعت نفسی تازه می کشه.

 

رسیدن بهار رو به همه ی شما عزیزان، چه اونهایی که بجای نشستن و منتظر بهار بودن در تلاشند تا بهار به سرزمینمون بیاد و چه شما عزیزانی که در انتظار رسیدن بهار لحظه شماری می کنید شادباش می گم. امید طنین قدمهامون رو بسوی فردایی روشنتر پرصداتر و استوارتر می کنه. به امید بهاری نه چندان دور و نه چندان دیر.

 

بهارا باش کاین خون گل آلود
بر آرد سرخ گل چون آتش از دود
بر آید سرخ گل ، خواهی نخواهی
وگر خود صد خزان آرد تباهی
اگر خود عمر باشد ، سر بر آریم
دل و جان در هوای هم گماریم
میان خون و آتش ره گشاییم
ازین موج و ازین توفان برآییم
دگربارت چو بینم ، شاد بینم
سرت سبز و دلت آباد بینم 

متن کامل این شعر زیبای هوشنگ ابتهاج رو در اینجا می توانید بیابید: 

http://golshancenter.persianblog.ir/post/119 

 

http://www.youtube.com/watch?v=jUZLym9ezt0

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد